۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

چندان كه آفتاب تيغ بَر كِشَد او را مجال درنگ نيست

چندان كه آفتاب تيغ بَر كِشَد ...
اورا مجال درنگ نيست...

ديگر در توهم و ترديد به خطا نخواهيم رفت. چرا كه 10 ماه است كه روز مره آموختيم ، فرعونيان و يزيديان نه در آسمانها ، بل ْ همين پايين زير پاهاي ما هستند.
يكسال پيش وقتي ميخواستم كه از دردي بگويم كه درمانش به دست خودمان است ، ميبايست به لطايف الحيل آسمان و ريسمان را بهم ميبافتم كه اي آقا ، مشكل فقط كارفرما و رئيس شركت و مشاور ومباشر نيست ، آنكه ما را ميآزارد همان است كه بيشترين دروغ را به ما ميگويد .
خائنان وجانيان انسان نماي حاكم كه با پنهان شدن زير پيراهن فقر ما و با فروتن نمايي و گفتاري لمپني ميپنداشتند كه ميتوانند ما را بازي بدهند ...
سي سال در پس همه سالهاي قبل تر ،بعد از وعده ها ي پول نفت و كاغذ رنگي ! بازهم با پوشيدن لباسهايخود ما، چهره گرگي خودرا ميش كردند كه ظلم را چند برابر به ما حُقنه كنند.
آنچه كه ميشنيديم وعده و وعيد بود و فرو خوردن درد و رنج بخاطر اسلام بخاطر مصالح بخاطر آقايان...
و آنچه مچشيديم فقر وفساد و بيكاري و فحشاء واعتياد و بي ناموسي براي خود و خانواده هايمان...
اما 10 ماه است كه در لحظه به لحظه اش فهميديم جنايتكار كيست ؟ ظالم كيست ؟ چه كسي كه خون ما را زالو وار ميمكد.
ولي يزيد و دست آموزان وقيحش ، همچنان با وقاحت و با پنهان كردن رذالت قدرت طلبي شان، در پس بدبختي هاي ساده لوحانه ما ،قصد دارند به حكومت خود ادامه بدهند.
زهي خيال باطل كه ديگر نميتوان ما را به بازي گرفت. ماه ها بي حقوقي ، ماه ها گرسنگي و شرمندگي جلوي خانوادها ، ماهه ا شكنجه وآزار نمايندگان مظلوم ما كه تنها حقوق پايه اي ما را ياد آوري ميكردند. ..
ديگر نميتوانندما را به بازي بگيرند ، پرده ها افتاده است ، حساب هاي ميليوني آقايان در همه جا آشكار شده است .
كلكسيونهاي چند ميليون دلاري عبا و انگشتر وعصاي ولي يزيدي همه را انگشت به دهان كرده است .
مخارجي كه به جاي اينكه خرج غذا و لباس و دوا ودرمان بچه هاي مريض من وامثال من شود، به جيب حزب الله لبنان و غزه و طالبان ميرود ، همه جا علني شده است ...
سگ دعواهاي بين سران آنقدر زياد شده است كه هركدام با هر پارسي كه ميكنند هزار بار دست يكديگر رابيشتر رو ميكنند و همه اين ها ترديد هاي ما را ازبين ميبرد ، چه كسي پشت پرده همه بدبختي ساليان ما بوده است.
جگر سوز، از دست دادن جوانهايي است كه با تيغ ظلمت اين جانيان فداي مسيري شدند كه به ما بياموزند ، همه چيز زير سرهمين آخوند عمامه دار و همين بت بزرگ است .
و مضحك آنكه با بي خبري وزير كار ازوضعيت خط فقر مواجه ميشويم . همان هايي كه مدعي روبراه كردن اوضاع هستند و باز با وعده هاي دروغين سعي دارند از آتش خشم ما به دور باشند .
هرروز بايد ناظر اخراج وبيكاري عده بيشماري از خواهران و برادران مان در كارخانه ها و شركتهاي مختلف باشيم ، بي آنكه تصويري حتي براي يك روز بعد آنها ترسيم شود.
آيا اين همه قابل تحمل ا ست ؟ آيا حاكمان ميپندارند كه بازهم ميتوانند ما را بازي بدهند ؟
هرگز ، هرگز ، ديگر تشخيص مشكلات سخت نيست ، من ميتوانم در ميان همه همكارانم فرياد بزنم كه دشمن همين جاست ، همان اوكه عكسش را دريديم و همان كه ولايت سفياني اش را با فريادهاي مان به چالش كشيديم .
امسال روز كارگر برخلاف سال قبل كه دانشجويان عزيزي تلاش ميكردند كه از ما دعوت كنند تا براي احقاق حقوقمان فرياد كنيم. ما ازهمگان از دانشجو و دانش آموز و كارمند ومعلم ... دعوت ميكنيم به ما بپيوندند تاهمراه باهم ” تيغ آفتاب حقيقت را بركشيم ” و خانه ظلمت را نابود كنيم.
بيگمان تنها خودما هستيم كه با همه بدبختي هايي كه ساليان از سر گذرانديم ميتوانيم آنچه حقيقت است وحق ماست فرياد كنيم .
من پيروزي را در لحظاتي ميبينم كه مثل هميشه تاريخ ،در كنارهم ،ظالمان مستبد را به زير ميكشيم .
روز جهاني كارگر را و شايد نه ،هرروز را، برعليه ولايت سفياني و همدستانش ميجنگيم .
ما چيزي براي از دست دادن نداريم . ما را همراهي كنيد، شيريني آزادي براي همگان محقق خواهد شد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر